نقش سواد سلامت در تقویت حکمرانی پاسخگو در نظام سلامت کشور
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل؛ نشست تخصصی «سواد سلامت» گروه ارتقاء سلامت با عنوان « تدوین مسئولیت ها و راهبردهای اجرائی نهادها و ارگان ها در برنامه ملی سواد سلامت » با حضور، همراهی و مشارکت نمایندگان وزارت خانه های فرهنگ و ارشاد اسلامی ، آموزش و پرورش و وزارت ارتباطات و فنآوری و وزارت ورزش و جوانان و وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، و همچنین نمایندگان شورای فرهنگ عمومی کشور، سازمان بهزیستی کشور، سازمان فنآوری اطلاعات ایران، سازمان پژوهش وبرنامه ریزی آموزشی و سازمان غذا و دارو ، جمعی از اساتید برجسته، و نمایندگان ستاد سلامت و شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد. در این نشست با طرح پرسشهای بنیادین، بار دیگر یکی از چالشهای خاموش اما تعیینکننده نظام سلامت کشور را به صدر توجه سیاستگذاران آورد: نبود سازوکار سیستمی و سازمانی برای ارتقای سواد سلامت جامعه.
این نشست با هدف بازخوانی مفهومی سواد سلامت، نقد رویکردهای رایج، و تبیین ضرورت گذار از نگاه فردمحور به رویکرد سازمانی و حاکمیتی، گامی مهم در مسیر تدوین و استقرار برنامه ملی سواد سلامت کشور به شمار میآید تشکیل گردید.
در ابتدای نشست جناب اقای دکتر لنکرانی رئیس گروه ارتقاء سلامت ضمن خوش آمد گوئی و تشکر از استقبال و حضور نمایندگان وزارتخانه ها و سازمان ها، اعضای محترم گروه ارتقای سلامت، و بهویژه جناب آقای دکتر ابوالقاسمی که هم بهعنوان شخصیتی گرانقدر و هم بعنوان دبیر ستاد راهبری و نظارت و دبیر ستاد سلامت شورای عالی انقلاب فرهنگی به نمایندگی از شورای عالی انقلاب فرهنگی در این جلسه حضور یافتند، بعنوان مقدمه ای بر موضوع جلسه فرمودند:
سواد سلامت؛ از مسئولیت فردی تا وظیفه حاکمیتی
ما در حوزه سواد سلامت با رویکردی مواجه هستیم که میگوید وظیفه خود افراد است که برای افزایش سواد سلامتی شان اقدام کنند. این رویکرد، دچار یک اشتباه مبنایی است؛ و آن اشتباه این است که سواد سلامت را صرفاً یک ویژگی فردی میداند، در حالی که سواد سلامت یک سرمایه است. این نگاه باعث میشود که فردی که سواد سلامت بالاتری دارد، از خدمات بهتر و در نهایت از سطح سلامت بالاتری برخوردار شود.
به همین دلیل، ارتقای سواد سلامت را نمیتوان صرفاً یک وظیفه شخصی دانست، بلکه این موضوع یک وظیفه حاکمیتی است؛ چرا که افرادی که سواد سلامت پایینتری دارند ـ که اغلب نیز از اقشار آسیبپذیر جامعه هستند ـ معمولاً در معرض خطر بالاتری قرار دارند، با بیماریهای بیشتری مواجه میشوند و در عمل از خدمات کمتری برخوردار میگردند یا کیفیت خدمات دریافتی آنان پایینتر است. از این رو، ارتقای سواد سلامت باید بهعنوان یک مسئولیت حاکمیتی تلقی شود.
نکته دومی که مایلم بر آن تأکید کنم این است که ما علاوه بر سواد سلامت فردی، با مفهوم سواد سلامت سازمانی یا نهادی نیز مواجه هستیم. این به چه معناست؟ به این معنا که وقتی فردی وارد یک مؤسسه ارائهدهنده خدمات سلامت میشود، آن مؤسسه باید همزمان، متناسب با توانمندیها و سطح سواد سلامت فرد، خدمات خود را تعریف و ارائه کند. برای مثال، زمانی که فردی از بیمارستان ترخیص میشود، لازم است آموزشهایی متناسب با شرایط و سطح درک او ارائه شود؛ از ابتداییترین سطوح، مانند نحوه مصرف داروها، تا سطوح بالاتر که شامل استفاده از خدمات پیشگیرانه و خدمات ارتقای سلامت میشود.
ایشان بیان نمودند با این مقدمه کوتاه، هر چند مهمترین اسناد بالادستی، یعنی سیاستهای کلی سلامت، به موضوع سواد سلامت اشاره شده و ارتقای آن جزو وظایف نظام برشمرده شده است. به نظر میرسد که در این زمینه با نوعی همکاری مزمن و ناکافی مواجه بودهایم و امیدواریم این جلسه بتواند به بهبود و ارتقای این مسیر کمک کند و در پایان جلسه جناب آقای دکتر لنکرانی رئیس گروه ارتقاء سلامت در جمعبندی مباحث مطرحشده، تصریح کردند که سواد سلامت یعنی توانایی فرد برای انتخاب درست در موقعیت مناسب. ایشان تأکید نمودند که تبدیل این انتخاب آگاهانه به رفتار پایدار، هرچند موضوع مستقلی است، اما در ذات و بطن مفهوم سواد سلامت قرار دارد و نمیتوان آن را از هم تفکیک کرد.
دکتر لنکرانی در بخش مهمی از جمعبندی خود تأکید کردند که اصلیترین چالش موجود، نبود برنامه عملیاتی مشخص در حوزه سواد سلامت است. ایشان با اشاره به تجربه سایر کشورها بیان نمودند که در بسیاری از کشورها، برنامههای سواد سلامت بهصورت بازهبندیشده و زماندار طراحی میشوند. برای نمونه، در کشور اسکاتلند، برنامههای دوساله تعریف شده و وظایف وزارت آموزشوپرورش، وزارت بهداشت و وزارت ارتباطات بهصورت شفاف مشخص است و همه نهادها موظفاند در بازههای زمانی سهماهه، چهارماهه یا ششماهه، گزارش عملکرد ارائه دهند.
پس از سخنان رئیس گروه ارتقاء سلامت آقایان دکتر محمد حسین تقدیسی، دکتر ابوالقاسمی دبیر ستاد راهبری و نظارت و دبیر ستاد سلامت شورای عالی انقلاب فرهنگی ، جناب آقای دکتر ملک افضلی و همچنین نمایندگان وزارتخانه ها و سازمان های شرکت کننده و متخصصین و اعضای گروه ارتقاء سلامت به بیان اهمیت و راهکارهای ارتقاء سواد سلامت سازمانی پرداختند.
در این نشست، اساتید و صاحبنظران تأکید کردند که سواد سلامت صرفاً دانستن چند توصیه بهداشتی نیست؛ بلکه توانایی جامعه برای فهم، ارزیابی و بهکارگیری اطلاعات سلامت در بستری است که باید توسط نظام حکمرانی، سازمانها و رسانهها فراهم شود. در غیاب این بستر، حتی آگاهترین پیامها نیز به رفتار سالم منجر نخواهند شد.
از سرزنش مردم تا مسئولیت سیستم
رویکرد غالب سالهای گذشته، سواد سلامت را یک ضعف فردی تلقی کرده است؛ گویی اگر فردی توصیههای سلامت را رعایت نمیکند، مقصر اصلی خود اوست. اما شواهد علمی و تجربههای جهانی نشان میدهد که این نگاه، نهتنها ناعادلانه، بلکه ناکارآمد است.
سخنرانان نشست تأکید کردند:
وقتی زبان نظام سلامت پیچیده است،
وقتی اطلاعات متناقض از رسانهها منتشر میشود،
وقتی خدمات برای گروههای مختلف جامعه قابل فهم نیست،
و وقتی سازمانها خود را مسئول بستر سازی درک، فهم و کسب مهارت مردم نمیدانند،
نباید از جامعه انتظار تصمیمگیری سالم داشت.
سواد سلامت سازمانی؛ مفهوم مغفول اما حیاتی
یکی از محورهای کلیدی نشست، تأکید بر «سواد سلامت سازمانی» بود؛ مفهومی که بر مسئولیت نهادها در سادهسازی پیامها، شفافیت فرآیندها و حمایت فعال از فهم مردم تأکید دارد.
در این نگاه، اگر شهروندی نتواند پیام سلامت را درک کند، این یک شکست فردی نیست؛ بلکه نشانه ناکارآمدی سیستم است. سواد سلامت، زمانی محقق میشود که سازمانها، نه مردم، خود را با سطح فهم جامعه تطبیق دهند.
پیامدهای پنهان یک غفلت ساختاری
کارشناسان هشدار دادند که نبود سواد سلامت سیستمی، پیامدهایی فراتر از حوزه سلامت دارد؛ از افزایش بیماریهای مزمن و هزینههای درمانی گرفته تا فرسایش اعتماد اجتماعی، گسترش اطلاعات نادرست و تضعیف مشارکت عمومی. در چنین شرایطی، جامعه با انبوهی از پیامها مواجه است، اما فاقد نقشه راهی روشن برای انتخاب آگاهانه خواهد بودو
ضرورت یک تصمیم ملی
جمعبندی نشست بر این نکته تأکید داشت که ارتقای سواد سلامت، بدون اصلاح سازوکارهای حکمرانی، ممکن نیست. تدوین یک برنامه ملی سواد سلامت با رویکرد مسئولیتپذیری سازمانی، پاسخگویی نهادی و هماهنگی بینبخشی با ستاد سلامت و حمایت شورای عالی انقلاب فرهنگی، ضرورتی اجتنابناپذیر برای آینده سلامت کشور است.
فرهنگستان علوم پزشکی با برگزاری این نشست، بار دیگر نقش خود را بهعنوان نهاد اندیشهورز و سیاستپژوه در طرح مسائل بنیادین نظام سلامت ایفا کرد؛ مسائلی که حل آنها، نیازمند عبور از نگاههای فردمحور و حرکت بهسوی حکمرانی سلامتمحور است.




