بررسی نقش هوشوارههای شناختی در انتخاب افراد شایسته / تأکید بر ضرورت پشتوانه فلسفی برای توسعه علوم شناختی در ایران

نشست علمی «هوشوارههای شناختی و انتخاب افراد شایسته» با سخنرانی دکتر محمدجواد حسینپورفرد، متخصص نوروساینس و به همت گروه علمی آیندهنگری، نظریهپردازی و رصد کلان سلامت فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران برگزار شد؛ نشستی که در آن ابعاد نظری، کاربردی و چالشهای بهکارگیری هوش مصنوعی و علوم اعصاب در نظام مدیریتی، سلامت و انتخاب نیروی انسانی مورد بررسی قرار گرفت.
به گزارش روابط عمومی فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران، در این نشست، دکتر محمدجواد حسینپورفرد با تشریح مفهوم هوشوارههای شناختی (Cognitive Intelligent Agents)، این ابزارها را محصولاتی برخاسته از فناوری هوش مصنوعی دانست که میتوانند در قالب رباتها، جعبههای گفتگو و یا سیستمهای پیشرفتهتر مورد استفاده قرار گیرند.
وی با ارائه نقشه راهی تحت عنوان «از نفس تا نفس»، به مفاهیمی چون نوروپلاستیسیتی (انعطافپذیری عصبی) و تحول اشاره کرد و مغز انسان را بهعنوان رابط میان فضای درونی و بیرونی معرفی نمود. به گفته او، فرآیندهای ذهنی شامل احساس، ادراک و شناخت بوده و در سویه خروجی، طراحی پیشحرکتی، الگوی اولیه حرکت و صدور فرمان انجام حرکت، دامنهای گسترده از فعالیتهای حسی ـ حرکتی را شکل میدهند.
در ادامه این نشست، امکان سنجش مسیرهای عصبی در علوم اعصاب با استفاده از شاخصهایی همچون مقاومت الکتریکی سطح پوست، الگوی تنفس، دمای بدن، تغییرپذیری ضربان قلب و امواج مغزی تشریح شد؛ شاخصهایی که میتوانند بهعنوان «آینهای عصبشناختی» از وضعیت روانی و شناختی فرد عمل کنند. همچنین تمایز میان «هوشیاری» (مرتبط با شبکه مشبک یا رتیکولار فورمیشن) و «آگاهی» (مرتبط با حافظه و نواحی قشری مغز) مورد تأکید قرار گرفت و این دو مفهوم، مکمل یکدیگر معرفی شدند.
دکتر حسینپورفرد با اشاره به کاربردهای این دانش در حوزه سلامت، از مدیریت هیجاناتی نظیر غم و ترس و نیز اختلالاتی همچون افسردگی، اضطراب و اختلال خواب نام برد و استفاده از بازخورد زیستشناختی عصبی (Neurofeedback) را بهعنوان روشی عملیاتی برای کمک به بیماران مبتلا به استرس و اضطراب، مؤثر ارزیابی کرد.
محور مهم دیگر این جلسه، طرح این پرسش اساسی بود که آیا معیارهای فعلی جذب و پرورش نیروی انسانی در سازمانها کارآمد و اثربخش هستند یا خیر و آیا میتوان از هوشوارههای شناختی برای بهبود فرآیند انتخاب افراد شایسته بهره گرفت. در این زمینه، ابهام در تعریف عملی هوشوارهها و نیز نسبی بودن مفهوم «شایستگی» از جمله چالشهای مطرحشده بود؛ بهطوریکه تأکید شد افراد برای یک مسئولیت خاص شایستهاند و شایستگی ماهیتی مطلق ندارد.
نقش اراده فردی در تغییر مدل تفکر از سیستم شهودی و هیجانی به سیستم تحلیلی نیز از دیگر مباحث مورد بحث بود. در عین حال، نگرانیهایی درباره امکان فریب یا گمراهسازی ابزارهای تشخیصی پیشرفته از سوی مغز پیچیده انسان مطرح شد. همچنین مقاومت مدیریتی و تعارض منافع، بهویژه در میان نسلهای بالاتر مدیریتی در ایران، بهعنوان مانعی جدی برای پیادهسازی این رویکردها مورد اشاره قرار گرفت.
در بخش نتایج و توصیهها، بر استفاده از دانش علوم اعصاب در انتخاب و پرورش مدیران سطح بالا بهمنظور ارتقای کیفیت تصمیمگیریهای کلان تأکید شد. ایجاد پروندههای روانشناختی مبتنی بر نوروساینس برای کارکنان سازمانها، با هدف ارزیابی وضعیت روانی، سطح استرس و توان ایستادگی افراد، از دیگر پیشنهادهای مطرحشده بود؛ پروندههایی که میتوانند هم برای خود افراد و هم برای مدیران بالادستی کاربرد مشاورهای داشته باشند.
در حوزه پژوهشی و آموزشی نیز بر همگرایی علوم شناختی با محاسبات کوانتومی، نانوفناوری و فناوریهای همگرای اطلاعات بهعنوان عامل تحولآفرین در ۵۰ سال آینده تأکید شد. تمرکز بر موضوعاتی نظیر نورولینک (اتصال مغز به کامپیوتر) و نیز تابآوری نظام سلامت کشور در برابر شوکها و شرایط بینالمللی، از جمله محورهای پیشنهادی برای جلسات آینده عنوان شد.




